جرم ناموسی چیست؟

هدف از خشونت و ظلم مرتبط با ناموس، حفظ نورم ها و ارزش های جمعی در مورد مفاهیمی مانند ناموس، بی ناموسی، شرم و بی شرمی است. در این زمینه ها، ناموس یا غیرت نشان دهندۀ ارزش و حق احترام هر فرد است.

در زمینۀ ناموس، ناموس یک مرد با تلاش او در کنترول بدن، برخورد و رفتار جنسی زنان مرتبط تعیین می شود. اگر یک زن از نزدیکان نورم ها و ارزش های ناموسی گروه آن مرد را زیر پا بگذارد، باعث آبروریزی آن مرد می شود. هدف از خشونت و ستم زیر نام ناموس، حفظ یا بازگرداندن ناموس زیر سؤال رفته یا نقض شده است. این گروه ممکن متشکل از خانواده، خویشاوندان، قبیله یا گروه دیگری با ماهیت مشابه باشد.

مفهوم ناموس

در بسیاری از زمینه ها، ناموس به عنوان یک چیز مثبت در نظر گرفته می شود. جوامع فردگرا ناموس را با خصوصیات مانند صداقت، شرافت و انصاف مربوط می دانند. این خصوصیات است که همه اعضای جامعه آنرا داشته میتوانند. از همینرو، در جوامع فردگرا هر کس ناموس یا شرافت داشته میتواند. اما در جوامع جمع گرا، فقط مردها صاحب ناموس استند. بر اساس باورهای جوامع اینگونه زنان باید بسیار حیا داشته باشد و بدن های شانرا عریان نسازد تا ناموس و یا غیرت مردها حفظ باشد. یا به عبارت دیگر، شرم با فرهنگ ناموس و یا غیرت گره خورده است.

نورم های فرهنگ ناموسی

نورم های ناموسی همچنان شامل این تصور است که نام و شهرت خانواده به رفتار واقعی یا ادعایی اعضای زن خانواده بستگی دارد، یعنی اینکه تا چه حد به آنچه مطابق با خواسته های فرهنگ ناموسی رایج یا باکرگی و پاکدامنی قابل قبول است، پایبند استند. از دختران و زنان مجرد توقع میرود که قبل از انجام فعالیت جنسی تا زمان ازدواج صبر کنند، و همچنان از دختران و زنان متاهل انتظار می رود که از روابط جنسی خارج از جداً ازدواج اجتناب کنند.

احساس میکنم که زندانی هستم. یک دوست پسر داشتم که او را بسیار زیاد دوست داشتم. آنها همه زندگی مرا برباد ساختند. او دیگر هرگز نخواهم دید.

هر چیزی که من نمیتوانم، مطابق گزارش Save the Children (مصئونیت کودکان)

کنترل و اقتدار

اقتدار و کنترل از جزء های اصلی ظلم مبتنی بر ناموس است. محدودیت ها، تهدیدهای غیرقانونی، باج گیری عاطفی، تحقیر و انواع مختلف سوءاستفاده، ظلم است. معمولاً یک خط باریک بین سرکوب، و به عنوان مثال، خشونت روانی وجود دارد.

هدف از سرکوب مبتنی بر ناموس اعمال کنترل بر خویشاوندان زن به منظور جلوگیری از رفتار آنها به گونه ای است که خطر هتک ناموس مرد یا خانواده، خویشاوندی یا جمعی را در پی داشته باشد. از همینرو، سرکوب ناشی از ناموس یک وسیلۀ برای اعمال اقتدار است.

در زمینه سرکوب و یا ظلم مبتنی بر ناموس، والدین تقریباً در مورد همه چیز اولاد خود تصمیم می گیرند. این می تواند شامل شیوۀ لباس پوشیدن اطفال، آنها با چه کسانی وقت گذارنده میتوانند، نوع تعلیم و آموزش که دریافت می کنند و انواع فعالیت های تفریحی که اجازه آن را دارند، باشد. همچنان می تواند به جدایی فزیکی و اجتماعی اشاره کند؛ بطور مثال، دخترها و پسرها، و همچنان زنان و مردان، در خانه، پیش از مکتب، مکتب و فعالیت های اوقات فراغت.

در زمینۀ ناموس و یا غیرت، از وجهه عمومی انداختن و نادیده گرفتن یک عضو از یک گروه نیز می تواند ظلم یا سرکوب باشد. ممکن است از آن به نام های تحقیرآمیز مانند احمق، فاحشه یا نامطلوب یاد شود. با این حال، می تواند تهدیدهای مختلف را نیز در بر داشته باشد؛ مانند این احتمال که سایر اعضای گروه زندگی فرد آسیب پذیر را دیگر غیرقابل تحمل کنند.

مادۀ 12 کنوانسیون حقوق طفل بیان می دارد:

این کنوانسیون از کشـورهای عضـو میخواهند که تضمیـن خواهند کـرد کودکی کـه توانایی بیـان کـردن و اعلام دیـدگاه هـای خـود را دارد، حـق ابراز آزادانـه ایـن دیـدگاه هـا و نظـرات را در کلیـه امـوری که به وی مربوط میشـود داشـته باشـد. متناسب با سـن و میزان رشـد فکـری کودک بـه نظـرات او اهمیت الزم داده شـود.

خیلی اوقات این حالت بر اساس جنسیت تفاوت می کند. در زمینۀ ناموس، دختران و زنان معمولاً نسبت به پسران و مردان به شدت زیر نظارت و محدودیت استند.

بطور مثال؛ ظلم ممکن است شامل ازدواج اجباری یا اجباری یک طفل یا بزرگسال بر خلاف میل آنها باشد. همچنان می تواند بیانگر این باشد که دختران و زنان اجازۀ معاشرت با بچه ها و مردان را ندارند یا هم باید همیشه هنگام بیرون رفتن از خانه یک مرد با آنها همراه باشد.

در نتیجۀ انجام یک رفتار نامطلوب، ممکن شخص مورد ظلم و یا سرکوب ناموسی قرار گیرد. بعد ازین شاید اتفاق بیفتد که دیگر اعضای گروه، برای مثال، وانمود کنند که آن شخص وجود ندارد. همچنین ممکن است از فرد آسیب پذیر دوری گزیده شود یا با نام های تحقیر آمیز صدا شود.

ظلم مرتبط به ناموس را می توان با مجبور ساختن یک عضو خانواده یا یک خویشاوند که بالای یک عضو دیگری ظلم کند یا آنرا سرکوب کند؛ مثلاً وادار ساختن یک پسر به کنترل و محدود کردن خواهران خود. همچنان ممکن است از فرد آسیب پذیر دوری گزیده شود و هم یا با نام های توهین آمیز خوانده شود.

محدویت ها

اطفال و نوجوانان بسیاری اوقات با انواع مختلف محدودیت ها زندگی میکنند. دنیای بزرگسالان این مرزها را تعیین می کند و از اطفال و نوجوانان انتظار می رود که ازین قوانین اطاعت کنند. سرپرستان این اختیار را دارند که در مسائل مختلف مربوط به طفل، محدودیت هایی را وضع کنند و در بارۀ اینگونه مسائل تصمیم بگیرند. با اینهم، اطفال و نوجوانان نیز حق دارند در مسائل که بر آنها تأثیر می گذارد، نظر خود را داشته باشند و در آن دخیل شوند.

فرصت های اطفال برای تأثیرگذاری بر زندگی خود باید با افزایش سن و بلوغ افزایش یابد. برای اطفال و نوجوانان که در یک محیط ابرومند زندگی می کنند، معمولاً با بزرگتر شدن فضای زندگی آنها کوچک می شود. این امر بخصوص در مورد دختران که آزادی آنها اغلب با شروع عادت ماهانه به شدت کاهش می یابد، صدق می کند.

تعیین مرز بین اعمال قابل قبول مسئولیت والدین و نقض آزادی اساسی و حقوق اطفال و نوجوانان چالش برانگیز بوده می تواند. محدودیت های والدین بالای اولاد شان همیشه معقول نیستند. محدودیت ها ممکن منجر به اعمال کنترل والدین بر فرزندان به شیوۀ شود که حق اطفال برای مشارکت و تصمیم گیری در مورد زندگی خود، را زیر پا می کند.

من علاقۀ زیادی دارم که با دوستان خود به آب بازی بروم. احساس کنم که من هم مثل دیگران استم. اما من نه لباس آب بازی دارم و نه هم لباس دو تکه زنانه.

هر چیزی که من نمیتوانم، مطابق گزارش Save the Children (مصئونیت کودکان)

اطفال هم حقوق دارند حتی اگر مثل بزرگسالان آزادی ندارند. حق مشارکت کودکان بیانگر جایگاه حقوقی و اجتماعی آنها در جامعه است. یکی از اصول کنوانسیون حقوق کودک این است که کودکان حق دارند شنیده شوند و در مسائل که بر آنها تأثیر می گذارد مشارکت داشته باشند. بزرگسالان باید حقوق مشارکت کودکان را در تمام مسائل مربوط به حقوق کودکان در نظر بگیرند.

کودکان و نوجوانان که مورد سرکوب و یا ظلم ناموسی قرار می گیرند، معمولاً از معاشرت با همسالانشان منع می شوند. همچنان ممکن آنها در مکان های که در اوقات فارغ خود اجازۀ بازدید آنها را دارند، صنف های که مجاز به شرکت در آنها استند و لباس های که باید بپوشند، محدود شوند.

برای کودکان و نوجوانان که به یک گروه آسیب پذیر خاص تعلق دارند، مانند افراد دارای معلولیت یا کسانی که خود را یک LGBTQI می دانند، شرایط حتی ازین هم پیچیده تر شده می تواند. بطور مثال، وقتیکه خانواده آسیب پذیری فرد آسیب پذیر، مثل گرایش جنسی او را کشف کند، کنترل و اقتدار آنها افزایش می یابد.

خشونت

خشونت مرتبط با ناموس می تواند جسمی، روانی، مادی، جنسی یا سیمبولیک یا ترکیبی از این اشکال بیان باشد.

خشونت فزیکی

خشونت فزیکی عمدتاً شامل اشکال مختلف آزار و اذیت است که قربانی را در معرض درد یا آسیب فزیکی قرار می دهد. خشونت شامل لگد زدن، مشت زدن، علامت زدن، کش کردن مو و به اصطلاح تیزاب پاشی و غیره بوده می تواند.

غیرمعمول نیست که در زمینۀ ناموس یا غیرت، خشونت فزیکی شامل عناصر تشریفاتی مانند تراشیدن اجباری موی سر، مثله کردن اعضای مختلف بدن، یا تغییر دادن شکل ظاهری قربانی از طریق ابزارهای مانند تیزابی نیز باشد. شکل دیگر عنصر تشریفاتی، استفاده از اشیاء مرتبط با ناپاکی ها، مانند جاروب، بوت کش، یا چپلک برای انجام اعمال خشونت است.

هدف عناصر تشریفاتی حذف قربانی از اجتماع جمعی و سلب مسئولیت اخلاقی مرتکب کننده چنین اعمال در قبال اعمال خود است.

خشونت روانی

بسیاری اوقات خشونت روانی شامل کلمات توهین آمیز و تحقیر آمیز است؛ مانند فاحشه، عقب مانده، بی ارزش و نامطلوب. افزون بر این، ممکن قربانی زیر استنطاق، اشکال مختلف تحقیر و اهانت، حذف اجتماعی قرار گیرد و تهدید به مجازات مختلف شود.

معمولاً اعمال که آنها را به عنوان خشونت روانی طبقه بندی کرده می توانیم با رفتارهای سرکوبگرانه یکسان استند؛ مانند تحقیر شدن قربانی یا هم زیر کنترل کردن قربانی با تهدید به مجازات.

خشونت مادی

خشونت مادی که بنام خشونت مالی نیز از آن یاد می شود، ممکن شامل محدودیت های باشد که در آن قربانی از مدیریت وجوه یا سرمایۀ شخصی خود منع می گردد و از قربانی با زور و جبر اخاذی مالی صورت می گیرد. اخاذی مالی به زور و جبر شاید زمانی صورت بگیرد که مرتکب کنندۀ جرم مجبور شود در بدل افشا نکردن یک کار به خانواده یا بستگان قربانی، که انجام این کار باعث مایۀ شرم و لکۀ ننگ بر آنها می شود، پول دریافت کند.

خشونت جنسی

در زمینۀ ناموس یا غیرت؛ تجاوز جنسی، زنا با محارم، معاینات عدلی طبی پردۀ بکارت، ختنه زنان، عملیات پردۀ بکارت، و آزار و اذیت جنسی مثال های از خشونت جنسی استند. ازدواج کودکان و ازدواج اجباری بسیار اوقات با خشونت جنسی مرتبط استند.

خشونت جنسی در زمینۀ ناموس یا غیرت بالخصوص چالش برانگیز بوده می تواند؛ زیرا دو طرف داشته می تواند. قربانی این جرم و جنایت علاوه بر اینکه زیر آزار و اذیت جنسی قرار می گیرد؛ اما اگر خانواده، خویشاوندان یا جامعه از این آزار و اذیت خبر و آگاه شوند، در معرض مجازات بیشتر نیز قرار می گیرد.

خشونت سمبولیک یا نمادین

صدمات خسارات در انواع مختلف آن، مانند از بین بردن وسایل شخصی یا آسیب رساندن به حیوان خانوادگی قربانی، مثال های از خشونت نمادین یا سمبولیک استند. این اعمال بسیاری اوقات با عناصر تشریفاتی همانند استند که در خشونت فزیکی زیر نام ناموس یا غیرت انجام می شوند.

سرکوب یا ظلم ناموس یک جرم است

بتاریخ 1 جون سال 2022، ظلم یا سرکوب ناموسی در سویدن جرم اعلام شد. ظلم یا سرکوب ناموسی به انواع مختلف اعمال مجرمانه اطلاق می شود که به نیت حفظ یا اعادۀ آبروی یک فرد، خانواده، خویشاوندان یا یک گروه مشابه دیگر اینها، انجام می شود. اگر یک شخص مرتکب انواع خاص از جرایم شده باشد و این اعمال یک بخش از نقض مکرر کرامت قربانی بوده و به ارادۀ صدمه شدید رساندن به عزت النفس قربانی انجام شده باشد، شاید مرتکب کنندۀ جرم از یک تا شش سال به زندان محکوم شود؛ با فرض اینکه جرایم و جنایات با انگیزۀ ناموسی یا غیرت انجام شده باشد.

فقره و مادۀ ظلم ناموسی شامل همه جرایم نمی گردد. اعمال مجرمانه ای که ظلم ناموسی بوده می توانند، با یک فهرست در فصل 4 بخش 4 مادۀ مجازات قانون جزا محدود شده اند. این مربوط به نقض فصل های 3، 4، 6 و 12 قانون جزا، فصل 5، بخش های 1 یا 2 و بخش 24 قانون (1988:688) در مورد ممنوعیت تماس است. بنابرین، ممکن مربوط به جرایم مانند تجاوز، تهدید غیرقانونی، آزار و اذیت جنسی، آسیب رساندن به اموال و همچنان نقض حکم عدم تماس باشد.

جرم ظلم ناموسی به این معناست که مثلاً یک شخص که شخص دیگر را زیر سوء استفاده جزئی، تهدید غیرقانونی و خسارت مالی قرار داده است، اگر این جرم در پشت خود انگیزۀ داشته باشد، به مجازات شدیدتری محکوم گردیده می تواند.

جرم جدید باید در موارد نقض مکرر و سیستماتیک تطبیق شود. با این حال، جدی ترین جرایم مانند قتل، تجاوز جنسی و ختنه کردن زنان در جرایم ظلم ناموسی حساب نمی شود. همانند شیوۀ رسیدگی به نقض جدی صلح و آرامش و نقض جدی صلح و آرامش زنان، جرایم سنگین نیز باید بگونۀ جداگانه زیر تعقیب و رسیدگی قرار بگیرد. از همینرو، مرتکبین را هم برای ظلم و یا سرکوب ناموسی و هم تجاوز جنسی، در مورد جرایم کمتر جدی که به طور سیستماتیک و با انگیزۀ ناموسی انجام شده باشد، تحت تعقیب عدلی قرار داد. در موارد که جرایم سنگین تری تحت تعقیب عدلی قرار می گیرند، دلیل افزایش مجازات جرایم ناموسی را نیز می توان تطبیق کرد و مجموعۀ مجازات را افزایش داد.

ازداوج اجباری و ازدواج کودکان

بر اساس قوانین سویدن، مجبور کردن یک شخص به ازدواج یا یک رابطه ای مشابه به ازدواج غیرقانونی است. جرم ازدواج اجباری مجازات حداکثر چهار سال حبس در پی دارد.

افزون بر این، بتاریخ 1 جولای سال 2020 بدینسو ازدواج کودکان در سویدن ممنوع و غیرقانونی اعلام شده است. به همین دلیل، ازدواج یا رابطۀ مشابه ازدواج با فرد زیر 18 سال در سویدن غیرقانونی است؛ صرف نظر ازینکه این رابطه در کجا شکل گرفته است. درین حالت کودک مرتکب جرم شناخته نمی شود، بلکه بزرگسال که کودک را قادر می سازد یا به کودک اجازه می دهد تا وارد یک ازدواج یا رابطه مشابه ازدواج شود، مجرم شناخته می شود. هر آن شخص که با کودک ازدواج کند یا برای ازدواج کند پلانگذاری کند نیز مجرم است. ازدواج کودکان یک جرم است که مجازات آن حداکثر تا چهار سال حبس می باشد.

بریدن آلت تناسلی زنانه یا ختنۀ زنان

قوانین سویدن، با هدف مثله کردن یا ایجاد سایر تغییرات دائمی در اعضای تناسلی فرد متاثر شده، مداخله در اندام تناسلی خارجی زنان را غیرقانونی و ممنوع قرار داده است. این مهم نیست که قربانی با این کار رضایت دارد یا خیر.

ختنه کردن اندام تناسلی زنان یک کار مضر است که به قربانی آسیب جدی رسانده می تواند. یکی از اهداف ختنه زنان، کنترل تمایلات جنسی دختران و زنان است و این کار از طریق ارتباط دادن جنسیت آنها با درد و شرم است. در بسیاری از مواقع این پروسیجر بدون بیهوشی انجام می شود.

ختنۀ زنان (FGM) اشکال یا درجات مختلف دارد. حذف کامل یا قسمتی از کلیتوریس یا غلفۀ کلیتورال از کم تهاجمی ترین نوع ختنۀ اندام تناسلی است. در نوع بعدی لبه نیز به طور کامل یا جزئی برداشته شده اند. نوع سوم بریدن لبه های خارجی آلت زنانه و دوختن فرج است که به انفیبولاسیون معروف است؛ درین نوع تمام اندام تناسلی خارجی برداشته شده و انساج اطراف دوباره با هم دوخته می شوند و تنها یک سوراخ کوچک برای ادرار و خون عادت ماهانه یا قاعدگی باقی می ماند.

سایر اقسام ختنه کردن آلت تناسلی زنان شامل انواع مختلف بریدن، خراشیدن، سوزاندن یا "سوزن زدن" است.

دختران و زنان معمولاً قبل از شروع فعالیت جنسی در معرض ختنه زنان قرار می گیرند. از همینرو، در معرض قرار گرفتن اطفال عام است. هیچ دلیل طبی و یا ساینسی برای انجام ختنه زنان در دختران و زنان وجود ندارد.

سایر ابراز خشونت و ظلم

خشونت و سرکوب ناموسی یا به نام غیرت انواع و اقسام مختلف داشته می تواند. بر علاوۀ ازدواج های اجباری و ختنۀ زنان، انواع گوناگون تهدید و خشونت و اقسام ظلم وجود دارد.

تلاش برای تبدیل کردن

برای اعضای گروه های LGBTQI که در یک محیط ابرومند زندگی می کنند، ظلم به یک شکل از فشار برای زندگی بر اساس هویت جنسیتی یا گرایش جنسی متفاوت از آنچه که فرد واقعاً با آن خود علاقه دارد، باشد. در تلاش برای تغییر یا تبدیل، خانواده یا خویشاوندان شاید یک شریک مناسب از جنس مخالف را برای فرد انتخاب کنند. همچنان شاید شامل ممنوعیت لباس پوشیدن فرد آسیب پذیر یا ممنوعیت معاشرت با افراد خاص باشد.

سفرهای تعلیمی

به اصطلاح سفرهای به اصطلاح تعلیمی یک نوع از ظلم ناموسی است که برای کنترل کودکان و نوجوانان که به نورم های خانوادگی یا اجتماعی پایبند نیستند، استفاده می شود. خانواده یا یک گروه مشابه دیگر برای مثال تعیین می‌کنند که یک کودک یا یک جوان باید به کشور اصلی والدین فرستاده شود تا با اقوام یا سایر اعضای گروه زندگی کند، که طفل یا جوان را مطابق با ارزش‌های جمعی تربیت کرده می توانند.

ممنوعیت خروج

برای یک طفل امر ممنوع الخروجی صادر شده می تواند تا از انتقال آن طفل به خارج و در نتیجۀ آن در معرض قرار گرفتن ازدواج کودکان یا ختنه کردن زنان جلوگیری شود.

اگر خطر قابل توجه موجود باشد که اگر یک کودک به خارج از کشور برده می شود یا سویدن را به هدف ازدواج کردن یا رابطۀ زناشویی ترک می کند یا در معرض ختنه قرار می گیرد، هیئت رفاه و آسایش اجتماعی برای ممنوعیت خروج طفل درخواست کرده می تواند. درخواست به محکمۀ اداری می شود.

در موارد عاجل کمیتۀ رفاه اجتماعی ممنوعیت موقت سفر را صادر کرده می تواند و بعداً به محکمۀ اداری گزارش دهد و محکمه تصمیم می گیرد که آیا ممنوعیت سفر عملی شود یا خیر.

ممنوعیت سفر صادر شده باید به گونۀ منظم بررسی شود تا مشخص شود که آیا این ممنوعیت هنوز لازم است یا خیر. وقتیکه طفل دیگر در معرض خطر نباشد، ممنوعیت سفر باید برداشته شود.

طبق قانون (1990:52) با مقررات خاص در مورد مراقبت از نوجوانان، LVU، ممنوعیت ترک به تلفیق با توقیف یا هر اقدام دیگر نیاز ندارد.

توجیهات مربوط به ناموس برای مجازات سنگین

از 1 ماه جولای سال 2020 بدینسو در سویدن یک اساس قانونی برای افزایش مجازات برای جرایم با انگیزۀ ناموسی وجود دارد. این بدین معناست که محاکم هنگام تعیین مجازات مجرم باید بررسی کنند که آیا انگیزۀ ارتکاب جرم حفظ یا اعادۀ آبرو یا ناموس یک فرد، خانواده، خویشاوندان یا یک گروه مشابه دیگر به اینها بوده است. اگر انگیزۀ ناموسی وجود داشته باشد، شرایط تشدید کننده ای است که باید مجازات سنگین نسبت به جرم مورد نظر در پی داشته باشد.

برای اینکه محاکم بتوانند مجازات یک جرم را تشدید کنند، کافی است یکی از انگیزه های آن جرم، مسایل ناموسی باشد. در نتیجه، لازم نیست که حفظ یا اعادۀ ناموس همه انگیزه یا انگیزۀ اولیه جرم باشد.

برعکس منطق افزایش مجازات، معرفی جرم جدید ظلم ناموسی به پولیس و سارنوال اجازه می دهد تا در جرایمی که ناموس به عنوان انگیزۀ مؤثرتر عمل می کند، تحقیق کنند. جرم مشخص تضمین می کند که این سؤال که آیا انگیزۀ ناموسی برای جرایم وجود داشته است یا خیر، در طول تحقیقات بررسی و مستند می شود.

اخراج کردن از کشور در نتیجۀ جرم

شخص که مرتکب جرم و جنایت ناموسی می شود، مجازاتی متناسب با جرمی که مسئول آن است، برای او در پی دارد. برای ازدواج اجباری یا ازدواج کودکان، حداکثر مجازات چهار سال حبس است. برای جرم اشتباه بیان کردن سفر ازدواج مجازات حداکثر دو سال حبس است. جرم جدید ظلم ناموسی حداقل مجازات یک سال و حداکثر شش سال حبس دارد. مدت مجازات برای جرایم ختنۀ زنان بر اساس اینکه جرم خفیف، جرم درجات عادی یا جرم سنگین باشد، متفاوت است. حداکثر مجازات برای یک جرم سنگین ده سال زندان است.

اگر مجرم یک تبعۀ خارجی باشد که در EEA (کشورهای منطقۀ اقتصادی اروپا) اقامت ندارد، شاید از سویدن اخراج شود. اگر یک فرد به جرمی محکوم شود که منجر به حبس شده می تواند، امکان اخراج آن فرد وجود دارد. اگر یک تبعۀ خارجی که به جرم ناموسی مجرم شناخته شود، در معرض خطر اخراج از سویدن قرار می گیرد.

هنگام فیصله دربارۀ اینکه آیا یک تبعۀ خارجی که مرتکب جرم شده است و باید از سویدن اخراج شود یا خیر، محکمه باید پیوندهای آن فرد با جامعه سویدن را در نظر بگیرد. علاوه بر این، در جریان صدور حکم، محکمه باید بررسی کند که آیا اخراج متهم از سویدن در نتیجۀ جرم، از اخراج متأثیر می گردد یا خیر. مطلب این است که در صورت اقتضای شرایط خاص، محکمه شاید مجازات کمتر از مجازات تعیین شده برای جرم صادر کند.